جستجو برای:
  • خانه
  • مقالات
  • فروشگاه
  • درباره و تماس با ما
 
  • 09128196828
  • info.faezeghaemi@gmail.com
فائزه قائمی دیوکلائی
  • خانه
  • مقالات
  • فروشگاه
  • درباره و تماس با ما
0

ورود و ثبت نام

بلاگ

فائزه قائمی دیوکلائیمقالاتمقالاتشادمانی (بخش یکم)

شادمانی (بخش یکم)

11 خرداد 1404
ارسال شده توسط faeze ghaemi
مقالات
10 بازدید
smiling-young-woman-standing-against-sky-looking-away

شادمانی (بخش یکم)

آن‌هایی که کسب‌وکارهای نام‌آور دارند، برند هستند، همه دنیا برایشان کف می‌زنند، وقتی زمین می‌خورند و نمی‌توانند زندگی‌شان را جمع‌وجور کنند، خودشان در آینه به خودشان نگاه می‌کنند و می‌گویند: آخر این هم شد زندگی!

آز آن طرف دسته‌ای دیگر از آدمها هستند که مهم نیست وضعیت زندگی‌شان چطور است، چه ضربه‌هایی خوردند و شرایط چقدر دشوار است، کلا شادمان و از زندگی خرسند هستند. با وجود اینکه وقتی به زندگی‌شان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم زندگی با آنها خیلی سر سازگاری نداشته و تروماهای زیادی دریافت کرده‌اند.

شادمانی چیست؟

می‌دانیم شادی و شادمانی یک حس مثبت است. یک حس مسرت و لذت. همه ما از این احساس مثبت لذت می‌بریم، در نتیجه به دنبال آن هستیم. اما متوجه شدیم که این حس دوام چندانی ندارد و خوشی مانند سایر احساسات عمر کوتاهی دارد. مثل موقع تماشای فیلم کمدی یا خوردن بستنی ما شاد هستیم یا وقتی در یک جشن عروسی شرکت می‌کنیم، شادمانی ما جزئی از این جشن است اما نه همه آن.

حالا ما به معنای دوم شادمانی می‌رسیم. اینکه همواره شاد، خوشحال و راضی باشیم نه در زمان لحظه‌ای و گذرا. این شادی یک شادی اصیل است.

مارتین سلیگمن در کتاب شادمانی درونی به این مسئله اشاره می‌کند: شادمانی فقط یک احساس لحظه‌ای و خوش‌شانسی نیست. ما می‌توانیم شادی را آگاهانه بسازیم. در ادامه اشاره می‌کند که سه سطح از شادی وجود دارد:

سطح اول که به آن اشاره شد شامل تجربه‌های کوتاه‌مدت مثل وقت‌گذرانی با دوستان است.

سطح دوم:

زندگی متعهدانه یعنی کارهایی که دوست داریم انجام می‌دهیم، گذشت زمان را حس نمی‌کنیم و در فعالیت‌هایی غرق می‌شویم که به ما احساس رضایت و خرسندی عمیق می‌دهد؛ مثل ورزش، هنر، پژوهش و…

سطح سوم:

عمیق‌ترین و پایدارترین شادمانی را تجربه می‌کنیم و آن زمانی حاصل می‌شود که زندگی‌مان با یک هدف و معنای بزرگتر گره بخورد، یعنی استفاده از توانائی‌ها و قابلیت‌های‌مان برای کمک به دیگران، مشارکت در کاری فراتر از خودمان و ایجاد تاثیری مثبت در دنیا.

مثلث قربانی

خیلی از افراد خود را قربانی می‌پندارند که در خانواده‌ای با ژنتیک خاص به‌دنیا آمده‌اند، در محیط جغرافیایی محصور شده‌اند و در شرایط اقتصادی نامناسب قرار دارند و از همه اینها به عنوان آزارگر، مورد آزار و اذیت هستند و به دنبال منجی هستند که بیاید و از این شرایط اسف‌بار نجات‌شان دهد. منجی می‌تواند یک شانس باشد مثل برنده شدن در لاتاری، تغییر وضعیت اجتماعی یا هر چیز دیگر؛ تا این افراد تبدیل به آدم راضی وشاد شوند.

در مقابل افرادی هستند صرف‌نظر از اینکه چه شرایط اجتماعی یا سطح تحصیلاتی دارند، از این مثلث بیرون آمدند و خود را آغازگر یا خلاق می‌بینند، به موقعیت‌های سرسخت زندگی می‌گویند چالش. خود را چالشگر می‌بینند که در پی حل مسئله، شناخت بهتر و کسب تجربه‌های بیشتر هستند.

این‌ها به دنبال مربی هستند به جای منجی، تا مسیر درست را پیدا کنند. می‌گردند ببینند چه کسی چه ایده‌ای دارد و چه مسیری را رفته است. مربی می‌تواند یک کتاب باشد، با خواندن کتاب دریچه جدیدی به روی شخص باز می‌شود. مربی می‌تواند یک سفر باشد، سفر تجربه‌های ناب و جهان‌بینی متفاوتی به فرد می‌دهد.

این افراد که شادمانی یا خرسندی و سلامتی یا طول عمر دارند، با انجام سه کار از این مثلث قربانی عبور می‌کنند.

  • طرز تفکر پویا نسبت به هستی دارند، افراد خوشحال جور دیگری به پدیده‌های جهان نگاه می‌کنند. همواره با چالش روبرو می‌شوند اما محکم سر جای خود ایستاده‌اند.
  • شادمان‌ها به طور کلی موهبت به جهان می‌بخشند. برخلاف آدم‌های قربانی که فقط منتظر هستند از دنیا بگیرند: یکی به ما بدهد، یکی برای ما فراهم کند، بکی برای ما انقلاب کند.
  • افراد خرسند موهبت‌ها و داشته‌هایی که همین الان در پیرامون‌شان دارند را شناسایی می‌کنند، از آن لذت می‌برند و قدرشناسی می‌کنند. (در اینجا منظور افراد زیر خط صفر که در تنگنای معیشتی هستند، نیست.) افرادی که به قدر کفایت دارند، می‌توانند شادمان زندگی کنند.

چگونه شاد بودن را انتخاب کنیم؟

تغییر گفتگوی درونی

ما در تمام 24ساعت شبانه‌روز با خود گفتگوی درونی داریم، حتی وقتی خواب هستیم، مغز ما همه اطلاعاتی را که در طی روز گرفته، گوارش می‌کند.

اگر ذهن‌مان با اطلاعاتی پر شود که ما را کلافه کند، ناراحت می‌شویم. اگر به لحاظ ژنتیکی آدم شادی نباشیم، ذهن یک تجربه منفی را به یک مصیبت تبدیل می‌کند. برای اینکه ناخشنودی ژنتیک خود را به یک شادمانی مزمن تبدیل کنیم، لازم است که گفتگوهای منفی درونی خود را به گفتگویی مثبت تبدیل کنیم. آنقدر این کار را به تکرار انجام دهیم، تا سرانجام ذهن برنامه‌نویسی مجدد انجام دهد و خودبه‌خود اندیشه‌های مثبت و مهربان به آن راه یابد.

آیا ارزشهایمان ما را ناشاد می‌کند؟

کسی حق ندارد درباره ارزشها و اخلاقیات ما داوری کند، اما بدون توجه به اعتقادات دینی، باورهای عمومی وجود دارد. امکانش زیاد است که اگر کسی را ناراحت کرده باشیم یا فریب داده باشیم، دیگر خودمان را دوست نداریم.

شادمانی راستین وقتی دست می‌دهد که خودمان را دوست بداریم و از استحکام شخصیت برخوردار باشیم.

اصل 15درصد

اگر شاد بودن را انتخاب کرده‌ایم، به بی‌عدالتی‌هایی که در حقمان رواشده، توجه نکنیم. برای این‌کار بهتر است از اصل 15درصد استفاده کنیم که معنایش این است که در جریان زندگی متوجه می‌شویم که 15درصد از درآمد ما پس از کسر مالیات خرج زمینه‌های زیر می‌شود:

  • نرخ بهره، هزینه‌های بانکی و کارت‌های اعتباری
  • اقلامی که می‌خریم و می‌بینیم که موردنیازمان نیست
  • اقلامی که می‌شکنند و متلاشی می‌شوند
  • غذای رستورانی که بسیار بد بود
  • کارکنان دولتی که برای خوردن ناهار کرکره‌هایشان را پایین می‌کشند تا ما را معطل کنند
  • کسانی که به ما می‌گویند کاری برایمان می‌کنند ولی بعد خبری از آنها نمی‌شود
  • دوستان‌مان که روز تولد ما را فراموش می‌کنند.

اگر همیشه این اصل را رعایت کنیم، استرسی را که بیش از 15درصد شور و نشاط زندگی ما را مختل می‌کند را از بین می‌بریم.

حل مسئله صد و یکم

مشکلات مانند رخت‌های چرک و نشسته روی هم انباشته می‌شوند. بعضی وقتها انبوه لباس‌ها به قدری است که انرژی کافی برای شستن آنها نداریم. اگر انتخاب کنیم شادمان باشیم، سعی می‌کنیم هر مسئله را چالشی در نظر بگیریم که باید حل‌وفصل شود. هر مسئله راه‌حلی دارد، حتی اگر بعضی راه‌حل‌ها را دوست نداشته باشیم. گاهی می‌توانیم برای حل مسئله کمی از آن فاصله بگیریم، تا مسائل راهی برای برطرف کردن‌شان پیدا کنند. به طبیعت امیدوار باشید.

تفاوت عمده بین شادمان‌ها و ناشادها

  1. شاد زیستن را به چیزی گره نزدن

نقش پررنگی را که محیط در کاهش یا افزایش شادمانی ایفا می‌کند، نمی‌توان نادیده گرفت. افراد ناشاد تحت تاثیر شرایط نامساعد، دچار ناامیدی و اشک می‌شوند.

در حالی‌که شادمان‌ها باور دارند که می‌توان ناامیدی را به امید، شکست را به پیروزی و اشک را به لبخند تبدیل کرد. فقط کافیست تصمیم به تغییر بگیرند.

  1. کمک کردن به دیگران

یک مفهوم از حس نوع‌دوستی بدون چشم‌داشت و همدلی که باعث ایجاد ارتباط با دیگران می‌شود، کمک کردن است. وقتی افراد خوشحال به بقیه آدمها کمک می‌کنند، حس مفید بودن دارند و به یک آرامش درونی می‌رسند که به دنبال خود شادمانی در بر دارد.

  1. بودن در لحظه حال

خشنودها با تمام حواس خود، هوشیار و آگاه به  زمان حال هستند، یعنی به گذشته فکر نکرده و مضطرب آینده نیستند. از فرآیند زندگی لذت می‌برند و با شتاب کاری را انجام نمی‌دهند. این همه عجله برای چیست؟

  1. انجام مراقبه و شکرگزاری

مولانا شاعر بزرگ چنین سروده است که:

شکر نعمت نعمتت افزون کند        کفر نعمت از کفت بیرون کند

افراد ناراضی دائم در حال گلایه کردن یا سرزنش خود و دیگران هستند و به جای تمرکز روی داشته‌ها، در حال مقایسه خود با دیگران هستند.

در حالی‌که افراد شاد از همه‌چیز قدردانی می‌کنند، مثل: دیدن طلوع خورشید، امکان تنفس عمیق یا خوردن صبحانه در کنار خانواده. آنها می‌دانند که وقت گذاشتن برای خانواده، عزیزان و آشنایان کمک به افزایش رفاقت و افزایش شادی و سپاسگزاری خواهد شد.

مراقبه هم باعث می‌شود که با ایجاد باورهای قدرتمند، شادمانی عمیق و درونی شود.

فرجام سخن و چند راز اساسی برای شادمانی

راز اول: دیروز یک خاطره بود، حسرتش را نخور و فردا یک راز است، نگرانش نباش! امروز یک هدیه است، قدرش را بدان!

راز دوم: از فشار زندگی نترس و آگاه باش که فشار، توده زغال‌سنگ را به الماس تبدیل می‌کند.

راز سوم: به خدا اعتماد کن! آگاه باش خدای دیروز و امروز، خدای فردا هم هست. تو اولین باری است که بندگی می‌کنی، اما او قرن‌هاست که خدایی می‌کند.

راز چهارم: برای نعمت‌هایی که الان داری شکرگزار باش و به کائنات هستی این پیام را بده که لایق دریافت برکات بیشتر و زندگی شادتری هستی.

شما زندگی‌تان را با توجه به حسی که دارید خلق می‌کنید. زمانی که حس خوبی دارید، کل وجود شما در سازگاری با دنیای اطراف شماست و زمانی که شما با چالش‌هایی روبرو می‌شوید، قادر به پیدا کردن راهکارهایی برای آن هستید. پس خودتان را در زمان و مکان مناسب پیدا می‌کنید و این به قدرت هوش شما بستگی ندارد، بلکه به نوع حس شما بستگی دارد.

منابع برای مطالعه بیشتر

  1. بزرگ بشر، متین. 21 راز شاد زیستن. (1401). انتشارات مانیان.
  2. رانر، ریما. برگردان: قراچه داغی، مهدی. شاد بودن را انتخاب کنید. (1391). انتشارات ذهن‌آویز.
  3. میتوس، اندرو. برگردان: مجیدی‌پور، زهرا. شاد بودن در شرایط سخت. (1395). انتشارات تحول.
  4. https://www.aparat.com/v/hoHTC
در تلگرام
کانال ما را دنبال کنید!
Created by potrace 1.14, written by Peter Selinger 2001-2017
در آپارات
ما را دنبال کنید!

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

ot_20250518_213437479
تفکر نقاد (بخش دوم)
Critical thinking concept
تفکر نقاد (بخش یکم)
کتاب-نیروی-حال
at the moment
هدف زندگی
هدف زندگی
9-2-2
حافظه قوی
هرآنچه باید درباره NLP بدانیم

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
دسته‌ها
  • مقالات
نوشته‌های تازه
  • شادمانی (بخش یکم)
  • تفکر نقاد (بخش دوم)
  • تفکر نقاد (بخش یکم)
  • at the moment
  • هدف زندگی
ارتباط با ما
  • 09128196828
  • info.faezeghaemi@gmail.com
فهرست سفارشی
  • خانه
  • مقالات
  • فروشگاه
  • درباره و تماس با ما
تمام حقوق برای فائزه قائمی محفوظ است.

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت